قرارگاه فرهنگی یک بچه ارزشی

قرارگاه فرهنگی یک بچه ارزشی

اللهم اجعل محیای محیا محمد(ص) و آل محمد و مماتی ممات محمد(ص) و آل محمد

پیام های کوتاه
آخرین مطالب
پیوندها
پیوندهای روزانه
۱۴
تیر

  • رضا غفاریان
۱۳
تیر

چند سال پیش و شاید حتی همین سالها،

سردر بعضی اماکن مقدسه می نوشتند لطفا با حجاب وارد شوید.

یک مکان مقدسی هم هست

که می تونه محل عروج ما و خواهر برادرهای ایمانی و انسانی ما باشه

که سردرش نوشته:

لطفا به احترام امام زمان(عج) با حجب و حیا وارد شوید.

.

.

.

.

.

دنیا رو می گم

وقتی با دقت نگاهش کنی و ببینی که مقدسه

می تونی درست تر هم بخونی که سر درش نوشته:

لطفا به احترام امام زمان (عج) با حجب و حیا باقی بمانید...

.

.

.

چقدر راحت تر است این روزها عبد مولا بودن

و یک تصمیم قطعی برای عبد مولا باقی موندن

این روزها که متبرک تر از همیشه هست به یمن نزدیکی به ماه رمضان

برادرم نگاهت را...

حواهرم حجابت را...

منبع:وبلاگ من و چادر خاطره ها

  • رضا غفاریان
۱۱
تیر

امروز مصر و سوریه کربلاست

.
ای کسانیکه فریاد یالیتنا کنت معک سر می دهید
کجایید که اسلام را یاری کنید؟
امام زمان ترا بخدا بیا
به حق ناله شیعیان بحرین و یمن و غزه و سوریه و مصر بیا

مگر نه اینکه هر کسی بشنود که برادر مسلمانش از او کمک میخواهد و یاری اش نکند مسلمان نیست؟

ترا بخدا به داداین شیعیان برسید

پی نوشت:عکس میخواستم بذارم ولی گفتم شاید طاقت نداشته باشید ببینید عکس کودکی را که سر ندارد.

  • رضا غفاریان
۱۰
تیر

موافقید؟

  • رضا غفاریان
۱۰
تیر

این  کلام از جناب علامه نقل به مضمون است.

علامه محمد تقی جعفری (رحمت‌الله علیه) می‌گفتند:

برخی از جامعه شناسان برتر دنیا در دانمارک جمع شده بودند تا پیرامون موضوع مهمی به بحث و تبادل نظر بپردازند. موضوع این بود: «ارزش واقعی انسان به چیست».

برای سنجش ارزش بسیاری از موجودات، معیار خاصی داریم. مثلا معیار ارزش طلا به وزن و عیار آن است. معیار ارزش بنزین به مقدار و کیفیت آن است. معیار ارزش پول پشتوانه آن است؛ اما معیار ارزش انسآن‌ها در چیست.

هر کدام از جامعه‌شناسان، سخنانی گفته و معیارهای خاصی ارائه دادند.

هنگامی که نوبت به بنده رسید، گفتم: اگر می‌خواهید بدانید یک انسان چقدر ارزش دارد، ببینید به چه چیزی علاقه دارد و به چه چیزی عشق می‌ورزد.

کسی که عشقش یک آپارتمان دو طبقه است، در واقع ارزشش به مقدار همان آپارتمان است. کسی که عشقش ماشینش است، ارزشش به همان میزان است.

اما کسی که عشقش خدای متعال است، ارزشش به‌اندازه خداست.

علامه فرمودند: من این مطلب را گفتم و پایین آمدم. وقتی جامعه شناسان سخنان من را شنیدند، برای چند دقیقه روی پای خود ایستادند و کف زدند.

هنگامی که تشویق آن‌ها تمام شد، من دوباره بلند شدم و گفتم: عزیزان، این کلام از من نبود، بلکه از شخصی به نام علی (علیه‌السلام) است.

آن حضرت در نهج‌البلاغه می‌فرمایند: «قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ» ؛ «ارزش هر انسانی به‌اندازه چیزی است که دوست می‌دارد».

وقتی این کلام را گفتم، دوباره به نشانه احترام به وجود مقدس امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) از جا بلند شدند و چند بار نام آن حضرت را بر زبان جاری کردند.

حضرت علامه در ادامه می‌گفتند: عشق حلال به این است که انسان (مثلا) عاشق پنجاه میلیون تومان پول باشد. حال اگر به انسان بگویند: «آی پنجاه میلیونی!» ، چقدر بدش می‌آید؟ در واقع می‌فهمد که این حرف توهین در حق اوست. حالا که تکلیف عشق حلال اما دنیوی معلوم شد، ببینید اگر کسی عشق به گناه و معصیت داشته باشد، چقدر پست و بی‌‌ارزش است!

اینجاست که ارزش و مفهوم «ثارالله» معلوم می‌‌شود. ثارالله اضافه تشریفی است؛ خونی که در واقع آنقدر شرافت و ارزش پیدا کرده که فقط با معیارهای الهی قابل ارزش‌گذاری است و ارزش آن به‌اندازه خدای متعال است...

  • رضا غفاریان
۱۰
تیر

 دکتر محمد صادق نمازیخواه که عضو انجمن دندان پزشکان ایالت کالیفرنیا است، مرکز ایمان بنیاد ایرانیان مسلمان آمریکای شمالی - را به همراهی دیگر همکاران ایرانی اش از سال 1996 را در لس آنجلس به راه انداخته است.

 

  • رضا غفاریان
۰۹
تیر

کسی که تو نمازش می گه:
یا لطیف ارحم عبدک الضعیف الذلیل الحقیر
دیگه نباید بعد از نماز
برای مردم درشتی کنه

  • رضا غفاریان
۰۸
تیر

بیمارم. دکتر میخواهم. دکتری که برایم نسخه بنویسد. نسخه ای نه برای جسمم، نه...

برای روحم

 


پی نوشت:طراح سعید شیرودی
  • رضا غفاریان
۰۸
تیر

namaz[Kamyab.IR]

مقیم لندن بود، تعریف می کرد که یک روز سوار تاکسی می شود و کرایه را می پردازد. راننده بقیه پول را که برمی گرداند ۲۰ سنت اضافه تر می دهد!

می گفت :چند دقیقه ای با خودم کلنجار رفتم که بیست سنت اضافه را برگردانم یا نه؟

آخر سر بر خودم پیروز شدم و بیست سنت را پس دادم و گفتم آقا این را زیاد دادی …

گذشت و به مقصد رسیدیم . 

موقع پیاده شدن راننده سرش را بیرون آورد و گفت آقا از شما ممنونم . 

پرسیدم بابت چی ؟

گفت می خواستم فردا بیایم مرکز شما مسلمانان و مسلمان شوم اما هنوز کمی مردد بودم.

وقتی دیدم سوار ماشینم شدید خواستم شما را امتحان کنم .

با خودم شرط کردم اگر بیست سنت را پس دادید بیایم . فردا خدمت می رسیم!

تعریف می کرد : تمام وجودم دگرگون شد 
حالی شبیه غش به من دست داد . 
من مشغول خودم بودم در حالی که داشتم تمام اسلام را به بیست سنت می فروختم!!

منبع:وبلاگ سروش دل

  • رضا غفاریان
۰۶
تیر

برادرم...!

 برادرم ، من در این گرمای تابستان چادر سر میکنم ، سخت است ولی تنها 3 ماه است ، چادر آزادی حرکت و دستانم را می گیرد ، سخت است ولی نه زیاد،

چادر سر کردن مسئولیت می آورد و انتظار ، ولی تمام اینها سخت تر از کار تو نیست ، سخت تر از کار تو نیست که بایددر تمام طول سال سر به زیر راه بروی و از میان شیاطین متحرک کوچه ها و خیابان ها، از میان بانوانی که نتوانسته اند خودنماییشان را کنترل کنند ، سالم رد شوی ،

http://gahar.ir/wp-content/uploads/2013/05/1272_157.jpg

از تو سخت تر نیست که همیشه باید مراقب خودت باشی وقتی می خواهی بیرون بروی یا فیلمی ببینی یا به اینترنت وصل شوی ، زیرا شیاطین برایت کمین کرده اند . از تو سخت تر نیست که در این هجوم بی مهابای وسوسه های دلفریب و پلیدی های نا جوانمردانه باید پاک باقی بمانی.

http://img.tebyan.net/Big/1388/08/53821502411761581176816319775711317516037.jpg

 و خداوند مرد را قوی آفرید زیرا وظیفه ات بسی سنگین تر است و اگر در این آزمون ها پیروز شدی ،مردی خدایی میشوی!


منبع:وبلاگ زینت زن=حفظ حجاب     .......با تشکر از وبلاگ بر بال پرواز


   این روزها قدم زدن در کوچه و خیابان را دوست ندارم........خدایا توچه میکنی با بنده هایت؟؟؟؟؟؟

    من که تحمل ندارم بعضی چیزهارا ببینم خودم رو به بی خیالی میزنم ،اما توچی؟؟؟؟؟!!!!!!!

 

  • رضا غفاریان
۰۶
تیر

تقدیم به همه ی دلسوخته های کربلا:


من یه نوکر دربدرم
چندساله همش منتظرم
اسمم دربیاد برم حرم
لیست زائرا دست کیه
هی خط می خورم چه سریه
می گن دعوتا با بی بییه
حسین من هنوز جوونم
حسین منتظر می مونم
بازم از شما می خونم
دوستو رفیقام چند دفعه رفتن حرم
چطور دلت میاد یبارم نرم
مردن من بهتره ازین زندگی
دغ کردم از این همه شرمندگی
امیرم بی تو می میرم
عکس کربلا رو دیواره
انگاری با من حرفی داره
هی سربسره من می زاره
هی به من می گه نیا حرم
بخدا منم یه نوکرم
کربلا نرم کجا برم
حسین اشکامو نگاه کن
حسین گره هامو وا کن
حسین دردمو دواکن
کی می تونه هق هقه منو گوش کنه
کی می تونه ناله هامو خاموش کنه
کاشکی می شد دوریتو فراموش کنم
کاشکی می شد قلبمو یه شیش گوش کنم
امیرم بی تو می میرم
خوش باشی اقا با زائرات
خوش بگذره با کبوترات
بین الحرمین قهرم باهات
دوستم اومده از کربلا
سوخته دلمو با خاطرات
اورده برام اب فرات
حسین ای خوابو قرارم
حسین ابرو ندارم
حسین من بی کس و کارم
اشتی کن امشب با نوکرت
اقا تورو جون علی اکبرت
دوباره فرصت بده تا جبران کنم
دردای بی درمونم رو درمان کنم ....


سلام

سجاد جان خبر کربلا رفتنتو که شنیدم دلم لرزید

الهی راضی ام به رضای تو.....

میدانم کربلا رفتن لیاقت میخواهد

خوشبحالت که لیاقت داشتی

دعام کن

  • رضا غفاریان
۰۳
تیر

یک عمر تو زخم های ما را بستی

هر روز کشیدی به سر ما دستی

شعبان که به نیمه می رسد آقا جان

ما تازه به یادمان می آید هستی

امام زمان

تولد عشقمون،مولامون و سرور و سالارمون مبارک

  • رضا غفاریان
۰۲
تیر

سلام

گره خستگی هایمان را به تو می آوریم چون واسطه آسمان و زمینی ، اما اگر گاهی رویمان نمی شود  روبرویت بایستیم

نپرس چرا...

بماند...

شرمنده ایم

التماس دعا

  • رضا غفاریان
۰۲
تیر

آسمان همه جا یکرنگ نیست آسمانی که خورشیدش تو باشی آبی تر است ، حتی اگر گاهی غبار غفلت سر و رویش را بگیرد.

ما می بالیم که زیر آسمانی ایستاده ایم که ستاره هایش امان اهل زمین اند.

آری حضرت خورشید:نامت که می آید دلمان هرّی می ریزد، بس که دوستت داریم.به جمعه ها که می رسیم آسمان ما رنگ انتظار میگیرد ،غروب هایش که دیگر هیچ....

آسمان همه جا یکرنگ نیست آسمان ما آبی تر است.

علی احمدی

  • رضا غفاریان
۰۲
تیر

کسی یک روز می آید تا تمام فاصله ها و دوست نداشتن ها را بشکند و من آن روز همه چشم به راهی هایم را که زیر پلک های بغض کرده پنهان کرده ام روی شانه اش خالی می کنم.

ما هزار و اندی سال طعم غم غروب جمعه را چشیده ایم ،روز ها کشنده است بی تو. غیبت آزمایشی الهی است که ما آدمهایی که سر خودمان را خیلی شلوغ کرده ایم برای دلمان وقت بگذاریم
ما ذهن کودکانمان را به نام پر امید تو زینت داده ایم و ایمان داریم به یک روشنایی دل انگیز که تو پناه همه بی پناهان میشوی
آری کسی یک روز می آید...  

علی احمدی 

  • رضا غفاریان
۰۱
تیر

در غـم هـجـر رخ مـاه تـو در سـوز و گـدازیـم

تا به کـی زیـن غم جانکاه بسوزیـم و بسازیم

شـب هـجـران تـو اخـر نــشــود رخ نـنـمـایـی

در همـه دهـر تـو در نـازی و مـا گـرد نـیـازیـم

آیـد آن روز کــه در بــازکـنــی پــرده گـشـایـی

تا بـه خـاک قدمـت جـان و سـر خـوش بیـازیـم

بـــه اشـارت اگـــرم وعـــده دیـــدار دهـــد یــار

تـا پـس از مرگ به وجد آمـده در سـاز و نـواییـم

گـر بـه انـدیشـه بـیایـد کـه پـناهـی سا بـه کویت

نه سوی بتـکـده رو کرده و نـه راهـی حجـازیـم

سـاقی از آن خم پنهـان که ز بیگانـه نهان است

باده در سـاغر مـا ریــز کــه مــا مــحــرم رازیــم

امام خمینی(ره)

  • رضا غفاریان
۳۰
خرداد

دلم تنهاست ماتم دارم امشب

دلی سر شار از غم دارم امشب

غم آمد غصه آمد ماتم آمد

خدا را این میان کم دارم امشب

سلمان هراتی

  • رضا غفاریان
۲۹
خرداد

جمعه ها طبع من احساس تغزل دارد
ناخودآگاه به سمت تو تمایل دارد

بی تو چندیست که در کار زمین حیرانم
مانده ام بی تو چرا باغچه ام گل دارد

شاید این باغچه ده قرن به استقبالت
فرش گسترده و در دست گلایل دارد

تا به کی یکسره یکریز نباشی شب و روز
ماه مخفی شدنش نیز تعادل دارد

کودکی فال فروش است و به عشقت هر روز
می خرم از پسرک هر چه تفال دارد

یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت
یک قدم مانده زمین شوق تکامل دارد

هیچ سنگی نشود سنگ صبورت ، تنها
تکیه بر کعبه بزن ، کعبه تحمل دارد...

سید حمیدرضا برقعی

  • رضا غفاریان
۲۸
خرداد

برای تو می نویسم خواهرم...

برای تو که حاضر نیستی در این گرمای داغ و طاقت فرسای تابستان چادرت را در ازای لذت خنک شدن معامله کنی

و کنار بگذاری. برای تو می نویسم...

برای تو که حاضر نیستی چادرت را با لذت ظاهریِ خوش تیپ شدن، با لذت دیده شدن و با لذت پوشیدن لباس های

تنگ و کوتاه و رنگارنگ عوض کنی.

برای تو می نویسم برای تو که دشواری های پوشیدن چادر را در مدرسه، دانشگاه، محل کار، کوچه و خیابان تحمل می کنی

اما آن را کنار نمی گذاری.

برای تو می نویسم، برای تو که چادرت را به شایستگی درتن خود حفظ می کنی و حرمت چادر را در جامعه با

شلخته پوشیدن و رها کردن آن نمی شکنی.

برای تو می نویسم، برای تو که از عمق جان باور داری که شهدا سرخی خونشان را به سیاهی چادر تو امانت داده اند

و تو باید امانتدار خوبی باشی.

برای تو می نویسم، برای تو که وقتی پیش از یک خانم بدحجاب وارد فروشگاه می شوی

فروشنده حق تو را فراموش می کند و به کار آن خانم بدحجاب سریعتر رسیدگی می کند

  • رضا غفاریان
۲۷
خرداد

مهدی جان(عج):

 آلودگی هوا که سهل است! آلودگی دلهایمان نیز از حد هشدار گذشته

و نفس‌هایمان به شماره افتاده؛

 سال‌هاست زندگی‌مان تعطیل رسمی‌ست.

 هوای باریدن نداری مولا؟

  • رضا غفاریان