چهارشنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۲، ۰۷:۲۴ ب.ظ
جمعه ها طبع من احساس تغزل دارد
ناخودآگاه به سمت تو تمایل دارد
بی تو چندیست که در کار زمین حیرانم
مانده ام بی تو چرا باغچه ام گل دارد
شاید این باغچه ده قرن به استقبالت
فرش گسترده و در دست گلایل دارد
تا به کی یکسره یکریز نباشی شب و روز
ماه مخفی شدنش نیز تعادل دارد
کودکی فال فروش است و به عشقت هر روز
می خرم از پسرک هر چه تفال دارد
یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت
یک قدم مانده زمین شوق تکامل دارد
هیچ سنگی نشود سنگ صبورت ، تنها
تکیه بر کعبه بزن ، کعبه تحمل دارد...
سید حمیدرضا برقعی
در غم هجر رخ ماه تو در سوز و گدازیم/تا به کی زین غم جانکاه بسوزیم و بسازیم/ بقیه اشو خودت برو بخون دیوان امام ص 166
خدا قوت یاعلی