دوربین را گرفتم کنار و لبخندی زدم و بعد این عکسها در حافظهی دوربینم ثبت شد.
به یاد کرب و بلا برا حرم گرفته بود
داشتم از غصه می مردم به یاد کرب و بلا
گفتم امشب رو میرم زیارت امام رضا
رفتم و رو به ضریح با صفاش زانو زدم
حرفای دلم رو پیش ضامن آهو زدم
گفتم آی امام رضا ،تو رو به حق مادرت
یه نگاه کن به دل سیاه این کبوترت
من غلامتم، تو باید به دلم شاهی کنی
برای زیارت حسین منو راهی کنی
میون درد دلام توی همین حال و هوا
دیدم انگاری نشسته روبروم امام رضا
دیدم آقای غریبم داره گریه میکنه
سر تکون میده ازم داره گلایه میکنه
میگه ای کسی که حال خودتو خوب میدونی
تو که صبح تا شب داری دل منو می سوزونی
با چه رویی اومدی پیش من امام رضا
با چه رویی اومدی میخوای بری کرب و بلا
به حریم ما تا محرم نشی فایده نداره
کربلا بری و آدم نشی فایده نداره
به آقام گفتم امام رضا،تو رو به حق مادرت
یه نگاه کن به دل سیاه این کبوترت
تا که از صدق و صفا عاشق و مبتلا بشم
اونجوری که تو میخوای زائر کربلا بشم
عمه، مهمان نه که جان من و جانان من است
کنج ویرانه شام و سرخونین پدر
آسمان در عجب از این سر و سامان من است
از بهشت آمده آقای جوانان بهشت
یوسف فاطمه در کلبه احزان من است
اوست موسای من و غمکده ام وادی طور
آتش نخله طور از دل سوزان من است
یاد باد آنکه شب و روز، مرا می بوسید
اینکه امشب سر او زینت دامان من است
گر لبش سوخته از تشنگی و سوز جگر
به خدا سوخته تر از لب او، جان من است
می زنم بر لب او بوسه که الفت زقدیم
بین این لعل لب و دیده گریان من است
بر دل و جان مؤید شرری زد غم من
که پس از دیر زمان باز غزل خوان من است
سید رضا موید
کربلا چه قدر شبیه قرآن است؛ آخرین شهدای آن اصغر و عبدا... مثل سورههای آخر قرآن کوچکند!
- کربلا بلوغ عاطفه و اندیشه است، هر کس به بلوغ فکری و عاطفی برسد، عاشورایی است.
- وقتی هیچ نداری باید همه چیز باشی، این درسی است که زینب به ما آموخت.
- کربلا زیباترین تابلوی نقاشی است که خداوند بر بوم زمین، ترسیم کرده است.
- کربلا بهشت زمین است با قلبهای سوخته، خیمههای آتش گرفته و آسمان داغ سوزان، آری بهشت در آتش متولد میشود.
- ره آورد مطالعهی تاریخ، بهت و شگفتی است، تاریخ، خود مبهوت و شگفتزدهی یک روز خویش است؛ عاشورا
اگر همه جا کربلاست و هر روز عاشورا، ما باید در همه جا و همه گاه، خود را در تشنگی همهی عطش زدگان خاک سهیم بدانیم.
خنده کنان میرود روز جزا در بهشت هر که به دنیا کند گریه برای حسین
ای ذبیح کربلا، جانها فدای حج تو ای که خود را در منای عشق، قربان میکنی
با حسینیم یا در برابر او!؟
شاید فکر میکنیم با حسینیم و حتی خود را عزادارش میدانیم اما در حقیقت…
سید حسن نصر الله با بیانی دلنشین، این موضوع که حسینی بودن چگونه است و تا چه زمانی حسینی هستیم را به زیبایی تبیین میکند.«هیچیک از ما اطمینان نداریم که آیا من هماینک با حسین هستم یا خیر؛
من در مدینه با حسین هستم، من از مدینه تا مکه با حسین هستم، من در مکه با حسین هستم، من با حسین هستم در حالی که از مکه خارج شده است، اما سؤال این است: آیا با حسین خواهم ماند زمانی که نامهی پیمانشکنی کوفیان، آغشته به خون مسلم بن عقیل میآید؟!
آیا از این لحظه تا کربلاء با حسین خواهم ماند؟!
آیا در محاصرهی گرسنگی و تشنگی و مرگ و کشته شدن با حسین خواهم ماند؟!
آیا شب عاشورا با حسین خواهم ماند، آنجا که به من اجازه میدهد که شبانه معرکه را ترک کنم بدون اینکه از کسی خجالت بکشم یا کسی با چشم عتاب آلود به من بنگرد؟!
این است سؤال اساسی! من و شما ادعا میکنیم که ما در خط حسین و در راه حسین هستیم، اما باید تلاش کنیم که در این خط و مسیر باقی بمانیم؛ باید تلاش کنیم که به کربلاء برسیم، باید تلاش کنیم که عاشورائی باشیم، آنهم با ثبات قدم و تسلیم در برابر خدا و عشق به امام و رهبرمان و آماده قربانی شدن در راه دین و ارزشهایمان؛ در نتیجه در روز عاشوراء چیزی جز پیروزی نخواهد بود؛ حال یا پیروزی با شهادت، با سرهای بر نیزه، با خیمههای آتش گرفته، با زنان به اسارت رفته، یا یک پیروزی تاریخی اینچنینی، و یا پیروزیای مانند پیروزی مقاومت اسلامی در جنوب لبنان در سال ۲۰۰۰، و همچنان که فتح فلسطین و قدس را در پی خواهد داشت انشاالله.
اما مهم این است که قدمهای ما، روز عاشورا به اردوگاه حسین برسد و در لشکر حسین ثابت قدم باشیم، و اراده و عقل و عزم ما سست نشود…»
سید حسن نصر الله
در خود تمام مرثیهها را مرور کرد
ذهنش ز روضههای مجسّم عبور کرد
شاعر بساط سینهزدن را که جور کرد
احساس کرد از همه عالم جدا شده ست
در بیتهاش مجلس ماتم به پا شده ست
در اوج روضه خوب دلش را که غم گرفت
وقتی که میز و دفتر و خودکار دم گرفت
وقتش رسیده بود به دستش قلم گرفت
مثل همیشه رخصتی ازمحتشم گرفت
باز این چه شورش است که در جان واژههاست
شاعر شکست خوردهی طوفان واژههاست
بیاختیار شد قلمش را رها گذاشت
دستی ز غیب قافیه را کربلا گذاشت
یک بیت بعد واژهی لب تشنه را گذاشت
تن را جدا گذاشت و سر را جدا گذاشت
حس کرد پا به پاش جهان گریه میکند
دارد غروب فرشچیان گریه میکند
با این زبان چگونه بگویم چه ها کشید
بر روی خاک و خون بدنی را رها کشید
او را چنان فنای خدا، بیریا کشید
حتی براش جای کفن؛ بوریا کشید
در خون کشید قافیهها را، حروف را
از بس که گریه کرد تمام لهوف را
اما در اوج روضه کم آورد و رنگ باخت
بالا گرفت کار و سپس آسمان گداخت
این بند را جدای همه روی نیزه ساخت
خورشید سر بریده غروبی نمیشناخت
بر اوج نیزه گرم طلوعی دوباره بود
او کهکشان روشن هفده ستاره بود
خون جای واژه بر لبش آورد و بعد از آن...
پیشانیش پر از عرق سرد و بعد از آن...
خود را میان معرکه حس کرد و بعد از آن...
شاعر برید و تاب نیاورد و بعد از آن...
در خلصهای عمیق خودش بود و هیچ کس
شاعر کنار دفترش افتاد از نفس
حمیدرضا برقعی
(شهید سید مرتضی آوینی)
نه تنها جان خود را هدیه بر درگاه آوردم
الها هر چه دارم من به قربانگاه آوردم
نه تنها یک گلستان لاله دارم بهر پژمردن
کنارش یک نیستان نالۀ جانکاه آوردم
حسینم من حسینم آفتاب روز عاشورا
که در این آسمان هم اختر و هم ماه آوردم
بود حجاج را در کعبه یک قربان ولیکن من
خلیل عشقم و چندین ذبیح الله آوردم
پی تکمیل عاشورای خونینم خداوندا
ز اکبر تا به اصغر جمله را همراه آوردم
در کوچه ها نسیم بهشت محرّم است
این شهر بی مجالس روضه جهنّم است
پیراهن سیاه عزاداری شما
زیباترین تجلّی عشق مجسّم است
شکر خدا که هیئتمان باز دایر است
شکر خدا که بر سر این کوچه پرچم است
بیرون ندیده اید زنی ایستاده است؟
بالش شکسته است، قدَش هم کمی خم است
لبخند تلخ فاطمه بر تک تک شما
یعنی خوش آمدید و همان خیر مقدم است
من که ندیدمش دم در، خب شما چطور؟
صد حیف سوی چشم گنهکار ما کم است
پرواز می کنیم از این پیله های تنگ
فصل بلوغ شیعه یقیناً محرّم است
در مجلس عزای امام قتیل اشک
روضه به شور و واحد و نوحه مقدّم است
وحید قاسمی
ارباب صدای قدمت می آید
هنگامه ی اوج ماتمت می آید
ما در تب و تاب غم تو می سوزیم
چند روز دگر محرمت می آید
بسم الله الرحمن الرحیم
قابل توجه دانشجویان،طلاب و فارغ التحصیلان دانشگاهی
بر طبق سنوات گذشته،انجمن دانشگاهی توسعه علمی و فرهنگی عتبات عالیات اقدام به برگزاری اردوی پیاده روی در ایام اربعین حسینی مینماید.لذا از تمام متقاضیان تقاضا میشود جهت ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر ،پس از مطالعه ی نکات زیر،هر چه سریعتر با یکی از رابطین جدول زیر تماس حاصل نمایند.لازم به ذکر است به دلیل استقبال زیاد جهت شرکت در این اردو،اولویت با دانشجویان و کسانی است که دارای گذرنامه میباشند.
((((از تمامی دوستان تقاضا داریم که این سفر را در دانشگاههای خود
اطلاع رسانی کنند.))))
نکات اصلی :
1)به دلیل تداخل امتحانات اکثر دانشگاه ها با ایام اربعین،تاریخ دقیق سفر مشخص نیست،لذا بازه ی زمانی اردو از 6 الی 18 دی میباشد.اطلاعات دقیق تر اعلام خواهد شد.
2)به دلیل نوسانات قیمت ارز و برخی دلایل دیگر،قیمت فعلی سفر برای هر نفر مبلغ 500هزار تومان میباشد.(امکان تغییر این هزینه وجود دارد که متعاقبا اعلام میشود)
3)محل اسکان خوهران و برادران مجزا و در حسینیه خواهد بود.
4)مسیر نجف تا کربلا که در حدود100کیلومتر است به صورت پیاده طی خواهد شد.
ظرفیت پُر شده است ،جهت ثبت نام در ذخیره ها با رابطین تماس بگیرید.
مسئولان ثبت نام برادران
آقای ملایی | علامه، پیام نور و آزاد رباط کریم | 09352897024 |
آقای دلپیشه | دانشگاه های آزاد / غرب تهران / قلعه حسن خان | 09126992411 |
آقای شهبازی | داشنگاه شاهد و شمال تهران | 09127244576 |
آقای فرحی | دانشگاه شریف و غرب تهران | 09352141194 |
آقای پالیز | دانشگاه شهید بهشتی و شمال غرب | 09352401511 |
آقای معصومی | علم و صنعت و مرکز تهران | 09195302631 |
آقا ی مراغه | غیرانتفاعی . جنوب تهران | 09127033581 |
آقای شیرازی | طلاب و برادران حوزوی | 09196913194 |
آقای جلیلی فر | استان خراسان | 09366004507 |
آقای پرتویان جهت ثبت نام برای سایر دانشگاه ها و استانها:09198215201
مسئولان ثبت نام خواهران
خانم منزوی | دانشگاه تهران،شریف، امیرکبیر، علم و صنعت، خواجه نصیر | 09362721093 |
خانم غفوری | دانشگاه شهید بهشتی، الزهرا ،علامه طباطبایی، تربیت معلم و تربیت مدرس | 09124023279 |
خانم فاطمی | سایر دانشگاه ها و استان ها | 09362717382 |
خانم عقلمند | دانشگاه های آزاد، پیام نور و علمی کاربردی، شریعتی | 09390444025 |
خانم قاسمی | دانشگاه شاهد، امام صادق، مطهری و حوزه های علمیه | 09362717805 |
http://www.atabe.ir/shownews.php?idnews=663
در غدیر با آنکه بیعت گرفته شد جفا شد و در کربلا با آنکه بیعت برداشته شد وفا شد
امام خامنه ای