بسیجیانی که یک شب هم عزاداری نکردند
خبرگزاری مهر: نم نم باران شروع شده است. هوا تاریک است و صدای اذان مغرب به تو می گوید که روز به پایان رسیده است. این جا و این گوشه شهر اما تازه همه چیز دارد آغاز می شود.. صف خودروها پشت در ورودی پارکینگ طولانی است. هیچ کس اما کلافه و عصبانی نیست. ماموران پارکینگ هم البته عجیبند.نه ظاهرشان به نگهبان های پارکینگ ها می خورد و نه رفتارشان. لبخند از چهره هایشان محو نمی شود و با احترام تمام، سواره ها را راهنمایی می کنند تا در جای مناسب، ماشین را نگه دارند و پیاده شوند و بروند و به مراسم برسند. ورودی مراسم چند متر آن طرف تر است. جایی حوالی پل مدیریت.
این جا یک هیات دانشجویی است. هیاتی که بی ادعا و بی سروصدا، یکی از بهترین نمونه های عزاداری است که شور حسینی را با شعور حسینی همراه کرده است.
در جلوی درب ورودی خادمان هیات منتظرند تا با یک لبخند، به تو خوشامد بگویند و راهنمایی ات کنند. خادمانی که خودشان دانشجوی همین دانشگاه اند و عضو همین هیات متفاوت .هیاتی که این روزها خیلی بیشتر از قبل اسمش سر زبان ها افتاده. هیات «میثاق با شهدا»ی بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع).
از هیات دانشجویی تا هیات مردمی
حالا دیگر مردم تهران، این جا را خیلی بیشتر از قبل می شناسند. نه فقط به خاطر دانشگاه معروفش . بلکه به خاطر هیات عزاداری اش که ویژگی های منحصر به فردش، هرروز و هرشب سینه به سینه و چهره به چهره بین اهالی تهران می چرخد و گزینه مناسبی شده برای آن ها که می خواهند یک عزاداری درست و حسابی و قابل قبول، به دور از آفت های رایج این روزها و شبهای هیات ها را تجربه کنند. هیاتی که می تواند برای خیلی از هیات های مذهبی دیگر یک الگوی موفق باشد.
خود بروبچه های بسیج دانشگاه امام صادق(ع) می گویند سابقه هیات دانشجویی شان خیلی بیشتر از این دو سه سال اخیر است که هیات، اسمی تر و معروف تر شده است. یعنی سابقه ای حدود 22 سال . در سایت اینترنتی این هیات درباره شکل گیری هیات میثاق با شهدا آمده است:« سال ۶۹ یعنی یکسال پس از فرمان تشکیل بسیج دانشجویی و طلاب توسط امام خمینی رحمه الله علیه و ایجاد بسیج دانشجویی دانشگاه، ضرورت و کمبود یک هیئت دانشجویی کاملاً احساس گردید و با رویکرد تجدید پیمان و میثاق با شهیدان سمت و سویی شهدایی گرفت و لذا نامش شد: هیئت میثاق با شهداء.از همان سال ها بود که خادمین هیئت میثاق با برگزاری جلساتی هفتگی در داخل محیط خوابگاهی به عزاداری برای اهل بیت علیهم السلام می پرداختند و یادی هم از رفیقان سفر کرده خود می کردند.»
هیات با همین فعالیت ها کم کم گسترده تر شد و آن قدر منسجم شد که بتواند پذیرای مهمانان خارج از دانشگاه هم باشد و از یک هیات دانشجویی خصوصی به یک هیات موفق عمومی تبدیل شود. این اتفاق در روزهای فاطمیه سال 85 رخ داد و درهای دانشگاه و هیات «میثاق با شهدا» به روی عموم مردم باز شد.
حضور سخنرانان بنام و واعظان خوشنام همراه با مداحان جوان (که از دانشجویان مقاطع فوق لیسانس و دکترای دانشگاه هستند) هم دلیلی بود برای این که استقبال مردم از این هیات دانشجویی روز به روز بیشتر شود. اما فقط سخنران و مداح، ویژگی این هیات دانشجویی نیست. تفاوت های این هیات دانشجویی در این چیزها خلاصه نمی شود.
برپایی مهدکودک و تعزیه در هیات نوجوانان
این جا فقط عزاداری نمی کنند. «میثاق با شهدا» اگرچه یک هیات دانشجویی است. اما برای همه اعضای خانواده، برنامه دارد. شاید به خاطر همین باشد که جمع خادمان هیات به دهها نفر می رسد.غیر از مجلس اصلی که در مسجد دانشگاه امام صادق(ع) برگزار می شود، یک جمع بزرگ از بروبچه های هیات هم در گوشه و کنار هیات دارند مراسم دیگر را برگزار می کنند. مراسمی که هرکدامش ویژه افراد دیگر خانواده است.
هیات نوجوانان با برپایی مراسم تعزیه خوانی برای سنین نوجوانی تدارک دیده شده تا آنها را با فرهنگ عاشورا بیشتر آشنا کند. مهدکودک برای نگهداری کودکان توسط چند داشجوی دختر که از خادمین هیات هستند اداره می شود تا پدران مادران این کودکان بتوانند با فراغ بال از مراسم استفاده کنند. همچنینغرفه های عرضه کتاب و لوح فشرده، گروه های نمایشی و ...
اجرای همه به عهده بچه های هیات است. بچه هایی که همه شان دانشجو و فارغ التحصیل کارشناسی ارشد و دکترا هستند. از رفتارشان با مردم مشخص است که «خادم سیدالشهدا بودن» را عبادت می دانند.
غیر از این ها سروکار بروبچه ها با اینترنت هم هست. غیر از سامانه اطلاع رسانی پیامکی، سایت اینترنتی هیات هم، به روز است و سخنرانی ها و مداحی های شب های قبل به تفکیک روز و سبک در دسترس و آماده دانلود است. حاشیه های هرشب، در سایت منتشر می شود و تصاویر هرشب نیز برروی لینک های جداگانه قابل دسترسی است. غیر از این ها در شبکه های اجتماعی هم وضعیت ظرفیت پارکینگ ها لحظه به لحظه به روز می شود .سایت هیات را می توانید این جا ببینید.
عبودیت و تاثیر آن در سبک زندگی
موضوع سخنرانی ها و مداحی ها هم از دیگر نکته های قابل توجه در این هیات است. حجت الاسلام «علیرضا پناهیان» سخنران دهه اول محرم امسال هیات، موضوع «عبودیت و ارتباط آن با سبک زندگی» را برای سخنرانی های امسال هیات انتخاب کرد. موضوعی که برای بسیاری از عزاداران جالب و تکان دهنده بود.
اینجا همه مداحند / خبری از آهنگ ترانه های لس آنجلسی نیست
مداحی های هیات هم در نوع خود کم نظیر است. «میثم مطیعی» و «امیر عباسی» با اشعاری که شاعران جوان و خوش ذوق برایشان سروده اند، هرشب میان قیام عاشورا با موضوعات روز پیوندی جالب برقرار می کردند. تکیه بر مقتل خوانی و منابع مستند تاریخی به همراه ملودی های ابداعی و دوری از سبک های ترانه های معروف نیز از ویژگیهای میثم مطیعی است که این مداح جوان و دانشجوی دکترای دانشگاه امام صادق(ع) را به یکی از مداحان خوشنام این سالها تبدیل کرده. تا جایی که او را در زمره مداحان مراسم سوگواری بیت رهبری در سالهای اخیر هم قرار داده. سفر حج میثم مطیعی در موسم حج امسال نیز مداحی ها و شعرهای او را حال و هوایی دیگر بخشیده است.
شاید اما مهم ترین نکته که سوگواران و شرکت کنندگان در هیات میثاق با شهدا را به هم نزدیک تر می کند، سرود دسته جمعی هیات باشد. سرودی که تقریبا همه آنهایی که پای ثابت هیات هستند، آن را از بر هستند و در هر مراسم هیات، دسته جمعی می خوانند و نمایش وحدت را می سرایند. سرودی که این طور شروع می شود:«هر نفس با شور عاشورا / نغمه «یا لیتنا» دارد/ میکِشد ما را / یک نگاه تو/ میکُشد ما را / قتلگاه تو/ ما بسیجیهای روح الله / با شهیدان عهد خون بستیم /روز اول یا علی گفتیم / تا به آخر با علی هستیم». این سرود را می توانید در اینجا بشنوید.
آشپزهایی که سه روز از آشپزخانه بیرون نرفتند
اطعام عزاداران هیات میثاق با شهدا هم در نوع خودش جالب است. اطعام این جا هم درست مثل همه کارهای دیگر هیات، خودگردان است. شاید برای همین باشد که هیات، بیشتر از چند شب نتوانست از مردم با شام پذیرایی کند. برخی آشپزها هم از خود بروبچه های دانشگاه هستند. آشپزهایی که می گویند سابقه داشته که سه شبانه روز پشت سر هم از آشپزخانه هیات بیرون نزنند.
بسیجیانی که یک شب هم عزاداری نکردند
ساعت از 10 شب گذشته. حالا دیگر مراسم تمام شده و جمعیت به سمت خروجی ها در حال حرکتند. باران با سوز سرما همراه شده و زمین خاکی پارکینگ را گل آلود کرده است.صف ماشین های منتظر خروج از پارکینگ ها طولانی است. چهره های خادمان اما دیدنی تر شده است. با کفشهایی در گل و لای فرو رفته و لباس هایی که باران نمناکشان کرده است، همان جا ایستاده اند و خودروها را هدایت می کنند. رفتارشان اما بر عکس ظاهر و لباسهایشان هیچ تغییری نکرده. همچنان لبخند بر لب دارند و در کمال احترام صحبت می کنند.«التماس دعا»یی می گویند و خودروها را راهی می کنند. انگار تمام کارها و رفتارهایشان برنامه ریزی شده است. دانشجویان بسیجی که صورتشان از سرما گل انداخته. اما لبخند از چهره اشان محو نشده است با اینکه حتی نتوانستند یک شب هم عزاداری کنند!
التماس دعا